زیبایی فونت فارسی را با فونت من ببینید
. . .
زیبایی فونت فارسی را با فونت من ببینید
. دنیای فیزیک
تاریخ : پنج شنبه 15 آبان 1393
نویسنده : سیده زهرا جعفرپور


|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
برچسب‌ها: کنکور , حرف آخر , انیمیشن , ,
تاریخ : پنج شنبه 15 آبان 1393
نویسنده : سیده زهرا جعفرپور

کتاب "آزمایشگاه خانگی" که توسط جناب آقای علیزاده گرد آوری شده است شامل 33 آزمایش جالب و زیباست که با امکانات خانگی به راحتی می توان آنها را انجام داد. این کتاب، خانه را به محلی برای پژوهش  تبدیل می کند.

لینک دانلود


|
امتیاز مطلب : 4
|
تعداد امتیازدهندگان : 1
|
مجموع امتیاز : 1
برچسب‌ها: آزمایش فیزیک , آزمایشگاه خانگی , آزمایشات جذاب فیزیک ,
تاریخ : سه شنبه 13 آبان 1393
نویسنده : سیده زهرا جعفرپور

اگر از کسی سوال کنید که از واگن در حال حرکت چگونه باید پرید؟ چنین جوابی خواهید شنید: رو به جلو. اما اگر از او بخواهید که درباره پاسخ خود توضیح  دهد، او با اعتماد کامل شروع به استدلال می کند و اگر شما حرف او را قطع نکنید، خودش به زودی سکوت اختیار می کند، زیرا بنا به قوانین سرعت نسبی واقعاً او باید به عقب بپرد. 

هنگام پریدن چه اتفاقی می افتد؟ 

وقتی ما از واگن در حال حرکت می پریم، بدنمان دارای همان سرعت واگن است و رو به جلو حرکت می کند. طبق قانون اول نیوتن اگر برآیند نیروهای وارد بر جسم صفر باشد، اگر آن جسم ساکن باشد، ساکن می ماند و اگر متحرک باشد به حرکت یکنواخت خود ادامه می دهد. پس وقتی به جلو می پریم نه تنها این سرعت را از بین نمی بریم بلکه آن را افزایش می دهیم. 

از این جا نتیجه می شود که باید به عقب پرید نه جلو و در جهت حرکت واگن، زیرا ضمن پریدن به عقب سرعت حاصله از پرش از سرعتی که بدن ما با آن حرکت می کند( سرعت قطار) کم می شود در نتیجه بدن ما پس از تماس با زمین با نیروی کمتری به جلو خواهد افتاد. 


|
امتیاز مطلب : 15
|
تعداد امتیازدهندگان : 3
|
مجموع امتیاز : 3
تاریخ : دو شنبه 12 آبان 1393
نویسنده : سیده زهرا جعفرپور

نازم آن آموزگاري را که در يک نصف روز
دانش‌آموزان عالم را همه دانا کند
ابتدا قانون آزادي نويسد بر زمين
بعد از آن با خون هفتاد و دو تن امضا کند

السلام عليك ياامين الله فى ارض وحجته على عباده
(ياصاحب الزمان آجرک الله)
ماه محرم را بر شما و عاشقان حسين(ع) تسليت عرض مينمايم.


|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
تاریخ : پنج شنبه 8 آبان 1393
نویسنده : سیده زهرا جعفرپور

 

حقیقات نشان می‌دهند میدان مغناطیسی زمین تا ۱۰۰ سال دیگر وارونه خواهد شد، رویدادی که دانشمندان تا هزار سال دیگر انتظار وقوع آن را می‌کشیدند.

براساس گزارش میل‌آنلاین، وارونه شدن میدان مغناطیسی زمین به این معنی است که قطب‌نماها به جای شمال، جنوب را نمایش خواهند‌داد.

میدان مغناطیسی زمین در طول تاریخ شکل‌گیری این سیاره بارها وارونه شده‌است. میدان مغناطیسی دو قطبی این سیاره طی هزاران میلیون سال گذشته از شدت و قدرتی ثابت برخوردار بوده‌است.

سپس به دلایلی نامشخص این میدان تضعیف شده و وارونه شده‌است. تحقیق جدید دانشمندانی از ایتالیا، فرانسه، دانشگاه کلمبیا و دانشگاه کالیفرنیا برکلی نشان می‌دهد که آخرین وارونگی میدان مغناطیسی زمین 786 هزار سال پیش و با سرعتی بسیار بالا، یعنی کمتر از 100 سال،‌ رخ داده‌است.

این یکی از بهترین اسنادی است که تاکنون از آنچه در زمان وارونگی میدان مغناطیسی رخ داده و سرعت وقوع آن به دست آمده‌است.براساس این تحقیق، شدت میدان مغناطیسی زمین 10 برابر حد معمول درحال کاسته شدن است و همین کاهش شدید باعث شده برخی از زمین‌شناسان تخمین بزنند طی چند‌هزار سال آینده میدان مغناطیسی زمین وارونه خواهد شد.

اگرچه وارونگی میدان مغناطیسی رویدادی فراگیر است که در نتیجه تغییر در هسته آهنی زمین ایجاد می‌شود، طی رویداد‌های مشابه گذشته هیچ فاجعه‌ای که مرتبط با این رویداد باشد به وقوع نپیوسته‌است. با این همه وقوع این وارونگی در عصر حاضر می‌تواند فاجعه‌آفرین باشد زیرا می‌تواند شبکه‌ها و مولد‌های برق زمین را از کار انداخته و زندگی پرسرعت امروزی را مختل سازد.

همچنین تضعیف میدان مغناطیسی زمین تا زمانی که وارونگی رخ دهد منجر به از بین رفتن لایه محافظ در برابر پرتوهای کیهانی و ذرات خورشیدی شده و ممکن است آمار ابتلا به سرطان و جهش‌های ژنتیکی افزایش پیدا کند. دانشمندان هنوز از اینکه سرعت وقوع وارونگی بعدی نیز به سرعت وارونگی قبلی خواهد بود، اطمینان حاصل نکرده‌اند،‌اما نتایج جدید می‌تواند در درک بهتر این پدیده طبیعی به آنها کمک کند.


|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
برچسب‌ها: میدان مغناطیسی , وارونگی میدان مغناطیسی ,
تاریخ : پنج شنبه 1 آبان 1393
نویسنده : سیده زهرا جعفرپور

واحد نجومی :

فکر کنم تا به حال شنیده‌اید که در گفتگو‌های روزمره وقتی می‌خواهند به بزرگی چیزی اشاره کنند می‌گویند که آن چیز "نجومی" است، مثلاً می‌گویند: «قیمت‌ها نجومی بود.» به دلیل بزرگی غیرقابل تصور فضا، هر شی و یا مقدار زیاد را به آن نسبت می‌دهند و آن را نجومی می‌خوانند. 

فاصله متوسط خورشید از زمین 150 میلیون کیلومتر می‌باشد،حتماً قبول دارید که این فاصله بسیار زیاد است. به نظر شما آیا درست است که بگوییم که فاصله متوسط خورشید تا زمین 150 میلیارد متر می‌باشد؟ در پاسخ باید بگویم که از لحاظ علمی بیان این فاصله بر حسب متر صحیح است ولی همان طور که خودتان هم مشاهده کردید در این صورت ما با عدد بزرگتری سر و کار خواهیم داشت و این موضوع محاسبات را دشوارتر می‌کند. برای ما راحت‌تر است که با اعداد کوچکتری روبرو باشیم تا اعدادی بسیار بزرگ. لذا ستاره‌شناسان می‌گویند که فاصله متوسط زمین تا خورشید برابر یک واحد نجومی (AU 1) است. بنا به تعریف : «یک واحد نجومی برابر است با فاصله متوسط میان زمین و خورشید.» که تقریباً برابر 150 میلیون کیلومتر است.

سال نوری :

زمانی که ما در مورد فاصله‌ در منظومه شمسی صحبت می‌کنیم واحد نجومی کار را آسان‌تر می‌کند ولی وقتی که از فاصله‌ها در فضا و میان ستارگان صحبت می‌کنیم، با اعداد و ارقام بسیار بزرگ و نجومی روبرو می‌شویم به عنوان مثال نزدیکترین ستاره به منظومه شمسی ما [آلفا قنطورس (پروکسیما قنطورس)] در فاصله‌ای حدود 40 تریلیون کیلومتری قرار دارد. به بیان دیگر فاصله این ستاره تا زمین 40،000،000،000،000 کیلومتر می‌باشد. اگر این فاصله را بر حسب "واحد نجومی" بخواهیم بیان کنیم فاصله این ستاره تا زمین 266666 واحد نجومی خواهد شد که هنوز رقم بزرگی می‌باشد. برای دانشمندان بسیار دشوار خواهد بود که در محاسبات و مسائلی که با آنها روبرو هستند با این اعداد بسیار بزرگ کار کنند.

برای اینکه این اعداد بسیار بزرگ را کوچکتر کنیم از واحد اندازه‌گیری دیگری به نام "سال نوری" استفاده می‌کنیم.

همان طور که می‌دانید وقتی فاصله‌ای که بر حسب کیلومتر است را به متر تبدیل کنیم با عدد بزرگتری مواجه می‌شویم و بر عکس این موضوع اگر فاصله‌ای که بر حسب کیلومتر است را به "سال نوری" تبدیل کنیم اعداد ما کوچکتر می‌شود. یک سال نوری تقریباً برابر 5/9 تریلیون کیلومتر (9،500،000،000،000 کیلومتر) می‌باشد. با استفاده از این واحد، فاصله ستاره آلفا قنطورس از ما برابر 4 سال نوری خواهد شد. مشاهده می‌کنید که استفاده از "سال نوری" به چه اندازه اعداد را کوچک‌تر کرد و در نتیجه به کاربردن این اعداد و انجام محاسبات بر روی آن‌ها آسان‌تر خواهد بود.

 

پس این را به خاطر بسپارید یک سال نوری معادل 5/9 تریلیون کیلومتر است. که آن را با ly نشان می‌دهند.

حتماً می‌گویید که چرا این واحد را "سال نوری" می‌گویند؟ مسافتی را که نور در خلأ در مدت یک سال طی می‌کند، سال نوری می‌نامند. بیایید خودمان این مسافت را محاسبه کنیم. سرعت نور 299774 کیلومتر در ثانیه است یعنی تقریباً 300 هزار کیلومتر در ثانیه. یکسال 365 روز است و هر روز 24 ساعت است و ساعت 60 دقیقه و هر دقیقه 60 ثانیه است. لذا هر سال برابر 31536000 ثانیه می‌باشد و نور در این مدت مسافتی برابر  9.460.500.000.000 کیلومتر را طی می‌کند. یعنی تقریباً 5/9 تریلیون کیلومتر.

پارسک :

جهان به طور غیرقابل تصوری بزرگ و پهناور می‌باشد. در فواصل بسیار بسیار زیاد با استفاده از سال نوری نیز با اعداد بزرگی روبرو می‌شویم که باز هم کار ما را دشوار خواهند کرد. بنابر این ستاره‌شناسان واحد دیگری را به وجود آوردند که بزرگتر از سال نوری می‌باشد تا با استفاده از آن این مشکل اندکی رفع گردد. این واحد اندازه‌گیری "پارسک" یا "فرسخ" نام دارد که آن را با pc نشان می‌دهند. یک پارسک برابر 3/26 سال نوری می‌باشد. همچنین برای مسافت‌های طولانی‌تر می‌توانیم از کیلوپارسک استفاده کنیم که برابر 1000 پارسک می‌باشد. و همچنین مگاپارسک برابر 1000000 پارسک (یک میلیون پارسک) است.

 

تعریف دیگری نیز برای پارسک وجود دارد. بنا به این تعریف یک پارسک فاصله‌ای است که از آن یک فاصله نجومی با زاویه یک ثانیه دیده می‌شود. برای فهم این تعریف به شکل زیر نگاهی بیاندازید. فرض کنید که مثلث قائم الزاویه‌ای داریم که یک زاویه‌ی آن برابر 1 درجه‌ می‌باشد و ضلع روبرو به زاویه‌ی 1 درجه برابر 1 واحد نجومی است. در این صورت ضلع مجاور زاویه‌ی 1 درجه برابر 1 پارسک خواهد بود.

تبدیل واحدها :

بگذارید یک بار دیگر رابطه میان واحدها را با هم مرور کنیم.

1 واحد نجومی برابر 150 میلیون کیلومتر است.

1 AU = 150 * 10^6 km

 

1 سال نوری برابر 63,240 واحد نجومی و برابر  9/5 تریلیون کیلومتر است.

1 Ly = 63240 AU = 9.5 * 10^12 km

 

1 پارسک برابر 206,265 واحد نجومی و برابر  3/26 سال نوری و برابر 31 تریلیون کیلومتر می‌باشد.

1 pc = 206265 AU = 3.26 Ly = 31*10^12 km

 

اگر بدانیم ستاره‌ای در فاصله 4 سال نوری از ما قرار داشته باشد و بخواهیم فاصله این ستاره را بر حسب دیگر واحدهای نجومی محاسبه کنیم.برای این کار باید از نسبت تناسب استفاده کنیم.

پس به دست آوردیم که فاصله این ستاره از ما 252960 واحد نجومی می‌باشد.


|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
برچسب‌ها: واحد نجومی , سال نوری , پارسک , واحدهای فضا ,
تاریخ : چهار شنبه 23 مهر 1393
نویسنده : سیده زهرا جعفرپور
علامت پیشوند ضریب علامت پیشوند ضریب
d دسی 10-1 da دکا 101
c سانتی 10-2 h هکتو 102
m میلی 10-3 k کیلو 103
μ میکرو 10-6 M مگا 106
 n  نانو  10-9  G  گیگا  109
 p  پیکو  10-12  T  ترا  1012
 f  فمتو  10-15  P  پتا  1015
 a  آتو  10-18  E  اگزا  1018
 z  زپتو  10-21  Z  زتا  1021
 y  یوکتو  10-24  Y  یوتا  1024

|
امتیاز مطلب : 8
|
تعداد امتیازدهندگان : 3
|
مجموع امتیاز : 3
برچسب‌ها: پیشوند , پیشوندهای اندازه گیری , پیشوندهای اندازه گیری SI , پیشوندهای فیزیکی ,
تاریخ : دو شنبه 21 مهر 1393
نویسنده : سیده زهرا جعفرپور

اول از همه چیز باید بگم تئوری های انیشتن اصلا موضوع ساده ای نیست که
به راحتی بشه اونو درک کرد پس ا این بابت اصلا ناراحت نباشید
به هر حال آلبرت انیشتین دو نظریه دارد. نسبیت خاص را در سن 25 سالگی بوجود آورد و ده سال بعد توانست نسبیت عام را مطرح کند.

نظریه نسبیت خاص

نسبیت خاص یکی از نظریاتی است که انیشتین مطرح کرده و شامل سه پدیده در سرعت ‌های بالا است .

* انقباض لورنتزی که کاهش طول جسم در مسیر حرکت است

* اتساع زمان که کند شدن زمان است

* افزایش جرم .

حالا ای که گفتم یعنی چه ه؟!
سبیت خاص بطور خلاصه تنها نظریه ایست که در سرعتهای بالا ( در شرایطی که سرعت در خلال حرکت تغییر نکند--سرعت ثابت ( می توان به اعداد و محاسباتش اعتماد کرد. جهان ما جوریست که در سرعتهای بالا از قوانین عجیبی پیروی می کند که در زندگی ما قابل دیدن نیستند. مثلا وقتی جسمی با سرعت نزدیک سرعت نور حرکت کند زمان برای او بسیار کند می گذرد. و همچنین ابعاد این جسم کوچک تر میشود. جرم جسمی که با سرعت بسیار زیاد حرکت می کند دیگر ثابت نیست بلکه ازدیاد پیدا می کند. اگر جسمی با سرعت نور حرکت کند، زمان برایش متوقف می شود، طولش به صفر میرسد و جرمش بینهایت میشود.
ز نتایج جالب تئوری نسبیت خاص می توان به بیان ارتباط میان زمان و و فضا (فاصله) و اینکه تمام موجودیت ها در دنیا با یکدیگر مرتبط بوده و بر یکدیگر اثر می گذارند، اشاره کرد. نیوتن معتقد بود که زمان ثابت است و در تمام نقاط به یک صورت عمل می کند. اما اینشتین نشان داد که اینگونه نیست.

مثال جالبی که معمولا" در این باره بیان می شود آن است که دو برادر دوقلو را در نظر بگیرید. یکی روی زمین می ماند و دیگری با یک فضا پیما با سرعت نزدیک به نور به سمت فضا حرکت می کند. پس از آنکه برادر روی زمین 100 سال از عمرش بگذرد، برادری که در فضا پیما می باشد فقط یکسال از عمرش گذشته است!

نظریه نسبیت عام به زبان ساده

نسبیت عام برای حرکتهایی ساخته شده که در خلال حرکت سرعت تغییر می کند یا باصطلاح حرکت شتابدار دارند. شتاب گرانش زمین g که همان عدد 9.81m/sاست نیز یک نوع شتاب است. پس نسبیت عام با شتابها کار دارد نه با حرکت. نظریه ایست راجع به اجرام ی که شتاب ثقل دارند. کلا هرجا در عالم، جرمی در فضا ی خالی باشد حتما یک شتاب جاذبه در اطراف خود دارد که مقدار عددی آن وابسته به جرم آن جسم می باشد. پس در اطراف هر جسمی شتابی وجود دارد. نسبیت عام با این شتابها سر و کار دارد و بیان می کند که هر جسمی که از سطح یک سیاره دور شود زمان برای او کند تر میشود. یعنی مثلا، اگر دوربینی روی ساعت من بگذارند و از عقربه های ساعتم فیلم زنده بگیرند و روی ساعت آدمی که دارد بالا میرود و از سیاره ی زمین جدا میشود هم دوربینی بگذارند و هردو فیلم را کنار هم روی یک صفحه ی تلویزیونی پخش کنند، ملاحظه خواهیم کرد که ساعت من تند تر کار می کند. نسبیت عام نتایج بسیار عجیب و قابل اثبات در آزمایشگاهی دارد. مثلا نوری که به اطراف ستاره ای سنگین میرسد کمی بسمت آن ستاره خم میشود. سیاهچاله ها(سیاهچاله ها: اگر یه ستاره چند برابر خورشید باشد و همه سوختش را بسوزاند، از انجا که یک نیروی جاذبه قوی دارد لذا جرم خودش در خودش فشرده میشود و یک حفره سیاه رنگ مثل یه قیف درست میکند که نیروی جاذبه فوق العاده زیادی دارد طوری که حتی نور هم نمیتواند از آن فرار کند) هم بر اساس همین خاصیت است که کار می کنند. جرم انها بقدری زیاد و حجمشان بقدری کم است که نور وقتی از کنار آنها می گذرد به داخل آنها می افتد و هرگز بیرون نمی آید.

همه ما برای یک‌بار هم که شده گذرمان به ساعت‌فروشی افتاده است و ساعتهای بزرگ و کوچک را دیده ایم که روی ساعت ده و ده دقیقه قرار دارند. ولی هیچگاه از خودمان نپرسیده ایم چرا؟ آلبرت انیشتین در نظریه نسبیت خاص با حرکت شتابدار و یا با گرانش کاری نداشت. اولین موضوعات را در نظریه نسبیت عام خود که در 1915 انتشار یافت مورد بحث قرار داد.نظریه نسبیت عام دید گرانشی را بکلی تغییر داد و در این نظریه جدید نیرو ی گرانش را مانند خاصیتی از فضا در نظر گرفت نه مانند نیرو یی بین اجرام ، یعنی برخلاف آنچه که اسحاق نیوتن گفته بود !در نظریه او فضا در مجاورت ماده کمی انحنا پیدا می‌کرد. در نتیجه حضور ماده اجرام ، مسیر یا به اصطلاح کمترین مقاومت را در میان منحنیها اختیار می‌کردند. با این که فکر آلبرت انیشتین عجیب به نظر می‌رسید می‌توانست چیزی را جواب دهد که قانون ثقل نیوتن از جواب دادن آن عاجز می ماند.سیاره اورانوس در سال 1781 میلادی کشف شده بود و مدارش به دور خورشید اندکی ناجور به نظر می‌رسید و یا به عبارتی کج بود !

نیم قرن مطالعه این موضوع را خدشه ناپذیر کرده بود.بنابر قوانین اسحاق نیوتن می بایست جاذبه ای برآن وارد شود. یعنی باید سیاره ای بزرگ در آن طرف اورانوس وجود داشته باشد تا از طرف آن نیرو یی بر اورانوس وارد شود.در سال 1846 میلادی اختر شناس آلمانی دوربین نجومی خودش را متوجه نقطه ای کرد که « لووریه» گفته بود و بی هیچ تردید سیاره جدیدی را در آنجا دید که از آن پس نپتون نام گرفت.نزدیک ترین نقطه مدار سیاره عطارد به خورشید در هر دور حرکت سالیانه سیاره تغییر میکرد و هیچ گاه دوبار پشت سر هم این تغییر در یک نقطه خاص اتفاق نمی‌افتاد.اختر شناسان بیشتر این بی نظمی ها را به حساب اختلال ناشی از کشش سیاره های مجاور عطارد می دانستند !مقدار این انحراف برابر 43 ثانیه قوس بود. این حرکت در سال 1845 به وسیله لووریه کشف شد بالاخره با ارائه نظریه نسبیت عام جواب فراهم شد این فرضیه با اتکایی که بر هندسه نااقلیدسی داشت نشان داد که حضیض هر جسم دوران کننده حرکتی دارد علاوه برآنچه اسحاق نیوتن گفته بود.وقتی که فرمولهای آلبرت انیشتین را در مورد سیاره عطارد به کار بردند، دیدند که با تغییر مکان حضیض این سیاره سازگاری کامل دارد. سیاره هایی که فاصله شان از خورشید بیشتر از فاصله تیر تا آن است تغییر مکان حضیضی دارند که به طور تصاعدی کوچک می شوند.اثر بخش‌تر از اینها دو پدیده تازه بود که فقط نظریه آلبرت انیشتین آن‌را پیشگویی کرده بود. نخست آنکه آلبرت انیشتین معتقد بود که میدان گرانشی شدید موجب کند شدن ارتعاش اتمها می شود و گواه بر این کند شدن تغییر جای خطوط طیف است به طرف رنگ سرخ! یعنی اینکه اگر ستاره ای بسیار داغ باشد و به طوری که محاسبه می کنیم بگوییم که نور آن باید آبی درخشان باشد در عمل سرخ رنگ به نظر می‌رسد کجا برویم تا این مقدار قوای گرانشی و حرارت ی بالا را داشته باشیم، پاسخ مربوط به کوتوله های سفید است.دانشمندان به بررسی طیف کوتوله های سفید پرداختند و در حقیقت تغییر مکان پیش بینی شده را با چشم دیدند! اسم این را تغییر مکان آلبرت انیشتینی گذاشتند. آلبرت انیشتین می گفت که میدان گرانشی شعاع های نور را منحرف می‌کند چگونه ممکن بود این مطلب را امتحان کرد.اگر ستاره ای در آسمان آن سوی خورشید درست در امتداد سطح آن واقع باشد و در زمان کسوف خورشید قابل رؤیت باشد اگر وضع آنها را با زمانی که فرض کنیم خورشیدی در کار نباشد مقایسه کنیم خم شدن نور آنها مسلم است. درست مثل موقعی که انگشت دستتان را جلوی چشمتان در فاصله 8 سانتیمتری قرار دهید و یکبار فقط با چشم چپ و بار دیگر فقط با چشم راست به آن نگاه کنید به نظر می رسد که انگشت دستتان در مقابل زمینه پشت آن تغییر جا می‌دهد ولی واقعاً انگشت شما که جابجا نشده است!

دانشمندان در موقع کسوف در جزیره پرنسیپ پرتغال واقع در آفریقای غربی دیدند که نور ستاره ها به جای آنکه به خط راست حرکت کنند در مجاورت خورشید و در اثر نیرو ی گرانشی آن خم می شوند و به صورت منحنی در می آیند. یعنی ما وضع ستاره ها را کمی بالاتر از محل واقعیش می‌بینیم.ماهیت تمام پیروزیهای نظریه نسبیت عام آلبرت انیشتین نجومی بود ولی دانشمندان حسرت می کشیدند که ای کاش راهی برای امتحان آن در آزمایشگاه داشتند.ـ نظریه آلبرت انیشتین به ماده به صورت بسته متراکمی از انرژی نگاه می کرد به همین خاطر می گفت که این دو به هم تبدیل پذیرند یعنی ماده به انرژی و انرژی به ماده تبدیل می شود. E = mc²دانشمندان به ناگاه جواب بسیاری از سؤالها را یافتند. پدیده رادیواکتیو ی به راحتی توسط این معادله توجیه شد. کم کم دانشمندان متوجه شدند که هر ذره مادی یک پادماده مساوی خود دارد و در اینجا بود که ماده و انرژی غیر قابل تفکیک شدند.تا اینکه آلبرت انیشتین طی نامه ای به رئیس جمهور آمریکا نوشت که می توان ماده را به انرژی تبدیل کنیم و یک بمب اتمی درست کنیم و آمریکا دستور تأسیس سازمان عظیمی را داد تا به بمب اتمی دست پیدا کند. برای شکافت هسته اتم اورانیوم 235 انتخاب شد. اورانیوم عنصری است که در پوسته زمین بسیار زیاد است. تقریباً 2 گرم در هر تن سنگ! یعنی از طلا چهارصد مرتبه فراوانتر است اما خیلی پراکنده.در سال 1945 مقدار کافی برای ساخت بمب جمـع شـده بود و ایـن کار یعنی ساختن بمب در آزمایشگاهــی در « لوس آلاموس » به سرپرستی فیزیکدان آمریکایی «رابرت اوپنهایمر» صورت گرفت. آزمودن چنین وسیله ای در مقیاس کوچک ناممکن بود. بمب یا باید بالای اندازه بحرانی باشد یا اصلاً نباشد و در نتیجه اولین بمب برای آزمایش منفجر شد. در ساعت 5/5 صبح روز 16 ژوئیه 1945 برابر با 25 تیرماه 1324 و نیرو ی انفجاری برابر 20 هزار تنT.N.T آزاد کرده دو بمب دیگر هم تهیه شد. یکی بمب اورانیوم بنام پسرک با سه متر و 60 سانتیمتر طول و به وزن 5/4 تن و دیگری مرد چاق که پلوتونیم هم داشت. اولی روی هیروشیما و دومی روی ناکازاکی در ژاپن انداخته شد. صبح روز 16 اوت 1945 در ساعت 10 و ده دقیقه صبح شهر هیروشیما با یک انفجار اتمی به خاک و خون کشیده شد. با بمباران هیروشیما جهان ناگهان به خود آمد، 160000 کشته در یک روز وجدان خفته فیزیکدان ها بیدارر شد! « اوپنهایمر» مسئول پروژه بمب و دیگران از شدت عذاب وجدان لب به اعتراض گشودند و به زندان افتادند. آلبرت انیشتین اعلام کرد که اگر روزی بخواهم دوباره به دنیا بیایم دوست دارم یک لوله‌کش بشوم نه یک دانشمند!

 

برخی نتایج حاصل از نسبیت

اینشتین با نظریه نسبیت خاص خود نشان داد که سه قانون فیزیک نیوتن تنها در شرایط خاصی آنهم بصورت تقریبی صحت دارند و هنگامی که سرعت اجسام زیاد شده و با سرعت نور قابل مقایسه شوند به هیچ وجه نمی توان قوانین نیوتن را در مورد اجسام حتی با تقریب بالا بکار برد. همچنین نظریه نسبیت عام او نشان داد که باز نظریه نیوتن راجع به قانون جاذبه عمومی دقیق نمی باشد و در میدان های جاذبه بسیار قوی فرمول نیوتن جای بحث دارد.

مطالعه حرکت عطارد (Mercury) به دور خورشید از دیر باز مورد علاقه ستاره شناسان و فیزیک دانان بوده است. مشکل اینجا بوجود آمد که مشاهده شد صفحه ای که عطارد در آن به دور خوشید می چرخد خود دارای حرکت می باشد. این حرکت در شکل بوضوح نشان داده شده است.

اندازه گیری ها نشان داد که این حرکت در هر یکصد سال معادل 43 ثانیه (در اینجا منظور از ثانیه واحد اندازه گیری کمان می باشد که معادل 1/3600 درجه است) می باشد. با وجود آنکه این مقدار حرکت برای هر سال بسیار کم می باشد اما قانون جاذبه عمومی نیوتن از توجیه آن عاجز است.

نیوتن معتقد بود که نور در یک مسیر مستقیم حرکت می کند اما اینشتین نشان داد که اگر جسمی دارای یک میدان جاذبه بزرگ باشد و نور از کنار آن عبور کند دچار انحراف از مسیر مستقیم خود می شود.

دیگر مواردی که از قانون نسبیت عام می توان نتیجه گرفت آن که نور ستارگانی که دارای میدانهای مغناطیسی قوی میباشند در راه رسیدن به زمین تغییر طول موج می دهند. این اثر که به Red Shift مشهور است، باعث می شود طول موج نور این ستاره ها بزرگتر شود. این مسئله که باز با قوانین نیوتن قابل تحلیل نمی باشد توسط معادلات تئوری نسبیت عام بسادگی مدل می شود.

 

آیا زمین در یک چاله فضا-زمان واقع شده است؟

 

تصور یک تصویرگر از فضا-زمان خمیده در اطراف زمین

زمان و فضا –بر طبق نظریه نسبیت انیشتین –به یکدیگر بافته شده اند و ساختار تار و پودی چهاربعدی به نام فضا-زمان را به وجود آورده اند.جرم قابل توجه زمین ، این ساختار را به شکل یک گودی در می آورد.مانند شخص سنگینی که وسط یک تشک بادی نشسته باشد (هر چند که چنین خمیدگیهای فضا-زمان را اغلب در محیط اطراف اجرام بسیار پر جرم تر و فشرده تری مانند سیاهچاله ها، ستاره های نوترونی، و کوتوله های سفید سراغ داریم اما اگر با دقت کافی محیط اطراف اجرام بسیار کم جرم تری مانند زمین را نیز بررسی کنیم خمیدگی فضا-زمان ناشی از جرم زمین را می توانیم بیابیم).

بر طبق نظریه نسبیت عام انیشتین ، حرکت اجسام در ساختار تار و پودی فضا-زمان صورت می گیرد. یعنی جسم در حال حرکت تابع شکل فضا-زمانی است که در آن واقع شده است. بر اساس این نظریه، گرانش باعث تغییر شکل ساختار فضا-زمان می شود و در نتیجه حرکت جسم نیز بر اثر میدان گرانشی تغییر می کند. می توان گفت که به زبان انیشتین گرانش در اصل حرکت اجسام در مسیر خمیدگی ساختار فضا-زمان در اطراف جسم پرجرم است. یعنی وقتی زمین ر مداری به دور خورشید در گردش است از دید نسبیتی به دلیل انحنای فضا-زمان اطراف خورشید در این مسیر هدایت می شود.

اگر زمین ثابت بود، ضرورتی برای انجام این کاوش نبود، ولی از آنجا که زمین به دور خود حرکت دورانی دارد ، این خمیدگی نیز باید همراه با زمین بچرخد.زمین با پیچ و تاب دادن ساختار فضا-زمان به دور خود به آرامی آن را به صورت یک ساختار چرخشی ? بعدی در می آورد.این همان چیزی است که ماهواره گرانش کاو یا GP-B برای آزمایش آن به فضا فرستاده شده است.

این آزمایش براساس فکر بسیار ساده ای انجام می شود: یک ژیروسکوپ (گردش نما) در حال چرخش در مداری در نزدیکی زمین قرار می دهند ، در حالی که محور چرخش آن به سمت یک ستاره بسیار دور -در نقش یک مرجع ثابت و بدون حرکت- نشانه رفته است. بدون وجود نیروهای خارجی، محور ژیروسکوپ باید تا ابد به سمت همان ستاره ثابت بماند.ولی چون فضا-زمان در نزدیکی زمین خمیده است، جهت محور ژیروسکوپ به مرور زمان تغییر می کند.با اندازه گیری بسیار دقیق تغییرات جهت محور ژیروسکوپ نسبت به ستاره، می توان میزان خمیدگی فضا-زمان را در نزدیکی زمین اندازه گرفت.

 

اما در عمل این آزمایش بسیار دشوار است :

? ژیروسکوپی که در GP-B کار گذاشته شده اند، کامل ترین کره هایی هستند که تا به حال به دست بشر ساخته شده اند.این کره ها که هر کدام به اندازه یک توپ پینگ پونگ اند (به قطر حدود ? سانتی متر)، از جنس سیلیکون و کوارتز هستند. هیچ گاه اختلاف آنها با یک کره کامل بیش از ?? لایه اتمی نیست. اگر ژیروسکوپ ها کاملا کروی نبودند، محور چرخش آنها حتی بدون اثرات نسبیتی ‌، حرکت می کرد.

بر طبق محاسبات فضا-زمان انحنا پیدا کرده در نزدیکی زمین باعث می شود تا محور ژیروسکوپ در طول یک سال به اندازه ی 0.041ثانیه قوس جابه جا شود. یک ثانیه قوس 3600/1 یک درجه است. برای اندازه گیری دقیق این زاویه، GP-B به دقت سنجش فوق العاده 0.0005ثانیه قوس نیاز دارد.این عمل مانند آن است که بخواهیم قطر یک ورق کاغذ را از فاصله ی 150کیلومتری اندازه بگیریم.

محققان GP-B فناوری های کاملا جدیدی را برای این اندازه گیری اختراع کرده اند. آنان ماهواره گرانش کاو را کاملا “بدون لرزش” ساخته اند تا در هنگام حرکت ماهواره در لایه های بالایی جو به ژیروسکوپ ها لرزشی وارد نشود. آنها دریافتند که چگونه از نفوذ میدان مغناطیسی زمین به داخل فضاپیما جلوگیری کنند و همچنین دستگاهی را برای اندازه گیری چرخش ژیروسکوپ ، بدون تماس با آن، اختراع کردند.

فرانسیس اوریت ، استاد فیزیک دانشگاه استنفورد و محقق اصلی پروژه GP-B می گوید: “در جریان انجام آزمایش هیچ حادثه غافلگیر کننده ای اتفاق نیفتاده است.” اکنون که مرحله جمع آوری اطلاعات پایان یافته است ، او می گوید : “دانشمندان GP-B با اشتیاق و علاقه بیشتری به کار خود ادامه می دهند و کار سخت پیش روی خود را نادیده نمی گیرند.”

در مرحله بعدی آنها باید اطلاعات گرفته شده را به طور دقیق و کامل بررسی کنند.اوریت توضیح می دهد که دانشمندان GP-B این کار را در سه مرحله انجام می دهند: در مرحله اول آنان اطلاعات را به صورت روز به روز بررسی می کنند تا بی نظمی های موجود در آنها را بیابند. سپس اطلاعات را به صورت ماه به ماه در می آورند و در نهایت آنها را به صورت یک مجموعه کامل به دست آمده در طول یک سال، تحلیل می کنند. بدین ترتیب دانشمندان ایرادات موجود در اطلاعات را ، که از طریق یک روش تجزیه و تحلیل ساده نمی توان پیدا کرد، می یابند.
نهایتا دانشمندان از سراسر دنیا نتایج را به دقت بررسی می کنند.اوریت می گوید: “بدین طریق به سخت ترین منتقدان، اجازه شرکت در این پروژه داده می شود.” اگر GP-B بتواند به طور دقیق چاله فضا-زمانی را که انتظار می رود مشخص کند، بدین معنی است که بر اساس باور عمومی فیزیکدانان نظریه انیشتین حقیقت داشته است ولی اگر این گونه نشود، چه اتفاقی رخ خواهد داد؟ شاید ایرادی در نظریه نسبیت عام انیشتین یافته شود. اختلاف کوچکی که ظهور انقلابی بزرگ را در فیزیک عصر جدید اعلام خواهد کرد.


|
امتیاز مطلب : 9
|
تعداد امتیازدهندگان : 2
|
مجموع امتیاز : 2
برچسب‌ها: نسبیت , تئوری نسبیت , نسبیت به زبان ساده , نسبیت خاص , نسبیت عام , نسبیت انیشتین , نظریه نسبیت ,
تاریخ : شنبه 21 مهر 1393
نویسنده : سیده زهرا جعفرپور

 همه چیز رو به فارسی به طور کامل توضیح داده...

 

 

تمام صفحه


|
امتیاز مطلب : 5
|
تعداد امتیازدهندگان : 1
|
مجموع امتیاز : 1
برچسب‌ها: کولیس , اندازه گیری با کولیس , انیمیشن کولیس , آشنایی با کولیس , کولیس ورنیه دار ,
تاریخ : جمعه 21 مهر 1393
نویسنده : سیده زهرا جعفرپور

روش کار ریز سنج

برای اندازه گیری جسم مورد نظر را از بین زبانه و سندان قرار می‌دهند و پیچ کلاهک آنقدر می‌چرخانند تا جسم با زبانه و سندان تماس پیدا کند. برای چرخاندن کلاهک پیچ ، پیچ مرز گرد را می‌پیچانند پس از تماس با زبانه با جسم ، پیچ هرز گرد صدا می‌کند. با شنیدن صدا عمل پیچاندن را متوقف می‌کنند. در غیر این صورت از حساسیت اسباب کاسته می‌شود. درجات میلیمتر را از روی مهره و درجات صدم میلیمتر  را از روی کلاهک پیچ می‌خوانند. درجه‌ای از کلاهک پیچ خوانده می‌شود که در امتداد خط افقی مهره قرار دارد. ریز سنج ها (میکرومترها )نیز مانند کولیس دو نوع میباشند که آنها را میکرومترهای اینچی و میکرومترهای میلیمتری می نامند .

دقت میکرومتر های میلیمتری 0/01 تا0/001 میلیمتر می باشند.

دقت میکرومتر های اینچی0/01 تا0/001 اینچ می باشند.

در حالت کلی دقت ریز سنج (میکرومتر) از رابطه زیر بدست می آید:

تعداد تقسيمات روي استوانه M  / گام پيچ = دقت ريز سنج

                                                               تمام صفحه


|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0

آخرین مطالب




در اين وبلاگ
در كل اينترنت

/
به وبلاگ من خوش آمدید